به گزارش نماینده ؛ عطاران بعد از جشنواره حرفي زده بود که مشايخي از او حسابي دلخور شد. اما توضيحات عطاران در ويژه برنامه تحويل سال شبکه سه و توضيح مبسوط او درباره حرفهايش، تکليف ماجرا را روشن کرد و اينکه اصل قضيه سوءتفاهم بوده.
بنابراين زنگ زديم به استاد مشايخي و با او در اين باره حرف زديم...
شما برنامه تحويل سال احسان عليخاني را تماشا کرديد؟
راستش را بخواهيد خير. من از اول عيد براي اين که از هياهوها دور باشم و آرامش داشته باشم به شمال آمدم و هيچ برنامهاي را نديدم اگر چه خودم احسان را خيلي دوست دارم. او مجري توانايي است...
در يکي از آيتمها صحبتهاي عليخاني با عطاران نشان داده شد و عطاران به همه حرف و حديثها پايان داد. از اين مسئله باخبر شديد؟
نخير، نشنيدم که چه صحبتهايي بين آنها رد و بدل شده.
عطاران گفته که صحبتهاي او را بد جلوه دادهاند و با توجه به اين که شما از لحن حرف زدنش انتقاد کرديد چه نظري در اين باره داريد؟
من با هيچ کس دشمني ندارم و عطاران هم مانند پسر من است. حتي تا به حالا از نزديک با او برخوردي نداشتم و تا به حال هيچ گونه خصومتي هم بين ما نبوده است.
يعني الان ديگر مشکلي وجود ندارد؟
خير. هيچ مشکلي نيست. تمام حرف من در آن مقطع اين بود که وقتي کسي ميخواهد در رسانه ملي صحبتي انجام دهد بايد حسابي حواسش باشد که چه ميگويد. چون متاسفانه يا خوشبختانه دو گروه الگوي مردم قرار دارند اول ورزشکاران به خصوص فوتباليستها و دوم هنرمندان به خصوص بازيگران.
فکر ميکنيد مثلا چرا موسيقي دانان يا واليباليستها نسبت به دو گروهي که نام برديد کمتر تاثيرگذارند؟
اين گونه نيست که آنها هيچ تاثيري نداشته باشند اما تا بوده مردم بيشتر از فوتباليها و هنرپيشهها الگوبرداري ميکردند. وگرنه ما هنرهاي زيادي داريم از خطاطي گرفته تا همين موسيقي که به آن اشاره کرديد. از نظر من هنر هر چيزي است که انسان را به حقيقت برساند.
الگو شدن هم مصائب خاص خود را دارد قبول داريد؟
بله اما کسي که اين راه را انتخاب ميکند بايد اين راه را مقدس و پاک بداند. فرق نميکند آن شخص عطاران باشد يا کسي ديگري. من چون عطاران را مثل پسرم ميدانم آن حرفها را زدم وگرنه همان موقع ميگفتم به من مربوط نميشود. از طريق همين روزنامه هم ميخواهم بگويم که اگر از دست من دلخور شده مرا ببخشد به هر حال سال هم تازه نو شده است و دوست ندارم که کدورتي وجود داشته باشد.
در کل قبول داريد حاشيههاي جشنواره از متنش بيشتر مورد توجه قرار گرفت؟
اين يک حقيقت است. هميشه حاشيه برتر از متن بوده. اکثر برنامههاي سينمايي و فوتبالي هم همين گونه است مثل برنامه نود و يا هفت. به هر حال حاشيهها براي مردم جذابيت دارد.
خودتان هم برنامه ۹۰ را دنبال ميکنيد؟
بستگي دارد کجا باشم! ولي از آن جايي که پسرم عاشق برنامه ۹۰ است اگر او کنارم باشد منم با او اين برنامه را نگاه ميکنم.
هنوز هم بازيهاي ليگ را پيگيري ميکنيد؟
نه به خاطر کسالتهايي که برايم پيش آمد نتوانستم خيلي بازي ها را پيگيري کنم. حالم زياد مساعد نبود اما الان خدا را شکر بهتر هستم.
هنوز هم هيچ تيمي را به تيم ديگر ترجيح نميدهيد؟
من حق انجام اين کار را ندارم. من بايد عاشق تيمي باشم که مال ايران است. براي همين هم هست که عاشق تيممليمان هستم. چون متعلق به ملت ايران است. براي من سرخ يا آبي تفاوتي با هم ندارند.
شما حامي تيمملي هستيد؟
من عاشق تيمملي هستم. اهل لوس بازي و اين جور بحثها نيستم چون اين جورکارها با اخلاق من سازگاري ندارد اگر هم دفاعي از تيم ايران کردم کاري کاملا دلي بوده.
به شخصه دوست نداريد با کاروان تيمملي به برزيل برويد؟
آن جاي من نيست. افرادي مثل پرويز پرستويي، شهاب حسيني و ... بايد با تيمملي بروند البته اگر هر دو طرف دوست داشته باشند.
نظر شما